محل تبلیغات شما

فراشعر   " خاورمیانه "

و من
در میان بغض و باروت! 
گلویم را با دستهای خسته از نبرد
می فشارم؛
و در هیجانی نگران کننده 
خودم را از میان هزاران فسیل
هزاران مرده ی بی خاک
 در دل چاله، چاله های
آب های راکد و روانم 
در دل دشت های بی زبانم
بالا می آورم
سیاه ؛ غلیظ
در انتظار جرقه ای که
با نیم نگاهی مرا به بهشت سوق دهد
نه دره های خاکی جهنمی،
که خاکسترم را برای تاج گذاری پادشاهان سرزمین های دور  
ارمغان می دهد .

⬜️

مرا برای پایداری از موطنم
به خزینه ی بی آب تشبیه می کنند
به سراب های پوشالی 
جدا از تاریخ تولد دیرینه ام 
انگ وابستگی
انگ آوارگی 
به جدال با عشق
به گسستن 
وقتی پاهای کودکان جنگ زده ام تاول زده
از راه های طولانی تا مرا به پایان برساند
⬜️⬜️
آه از من؛
آه از پدرانه های سختگیرانه ام
آه از دل سوزی های مادرانه ام
با اینکه
بیشتر پیامبران 
از قلب من مبعوث شدند.
مرا به خلق داعش
به عبادتگاه نامردمان ترین انسان های تاریخ
نسبت می دهند

با عاشقانه های شاعران بزرگ 
قلب پر تپشم آرام گرفت
با تغزل نگاه مردمانی آسمانی
مست و مدهوش 
شبم را صبح کردم 
تا بال های خسته از پروازم 
در میان آتش و دود
بغض و آه 
دمی بیاساید

مهسا جهانشیری

فریادخاموش_فراشعری از آوین کلهر

جهان‌های موازی_ فراشعری از نیلوفر مسیح

فراشعر«تو» _شیما رضایی

های ,میان ,مرا ,دل ,بی ,ی ,مرا به ,خسته از ,ی بی ,از دل ,سختگیرانه امآه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ Hosseinph1 خرید گوشی دست دوم